سید باقر عطار

سید باقر عطار

حکیم ، عارف ، زاهد ، عطار ، خادم مردم و غلام اهل بیت سلام الله

حدود 40 سالی میشد ،که دم دمای غروب مردم پشت این در جمع میشدن تا سید رو ببینن .... یا سید اونا رو ببینه .

شنیده بودم پدر سید باقر هم سی چهل سالی بود که نذر آبگوشت جمعه داشت و به سید آبگوشتی معروف شده بود .

شاید بشه گفت حدود حداقل 60 سال جمعه ها ظهر این خونه نذر آبگوشت داشته. و حدود 40 سال شبهای جمعه سفره حضرت رقیه.

اوایل که تازه وارد بودم ، یه روز عصر پشت در توی صف منتظر بودم . یه کم خجالت میکشیدم که شاید دیگران من رو عامی و عمل فرض کنن . با یه نفر بنام احمد که حدود 50 سالی داشت سر صحبت رو باز کردم . او داستان جالبی رو از سالهای 63 تعریف کرد: احمد می گفت : من رفیقی بنام علی رضا داشتم که اون  رو برای رفع مشکلات گوارشی اورده بودم . اون هیچ اعتقادی به دکتر علفی نداشت . اون روزا تمام صف بیکباره میرفتن داخل سالن داخلی و توی چند تا ردیف کیپ تا کیپ بصورت 2 زانو میشستن . من و علی رضا صف دوم اون آخر بافاصله زیاد از سید نشسته بودیم و سید تو حال خودش بود و زمزمه مردم بلند بود و صدا به صدا نمیرسید . علیرضا خیلی آروم درگوشم با تمسخر گفت همه ما عممل هستیم.بیکباره سید با صدای بلند گفت علیرضا صف دوم نفر دوم بلند شو واستا . یکدفعه سکوتی حاکم شد . به علیرضا گفتم تورو میگه .بالاخره علیرضا با رنگ و روی مثل گچ بلند شد . سید گفت تو 1 سالیه مشکل معده داری ... مشکل کمر داری ... دومین زنت رو هم که داری طلاق میدی ... تو فکر کردی با پای خودت اومدی اینجا ... بالاخره موقع خداحافظی سید یه نمره به علیرضا داد و گفت این برای دوستت حمید ه که تو اهواز زندگی میکنه. اون هم خیلی مشکل داره.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: آشنا ׀ تاریخ: جمعه 11 مهر 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , bagher1393.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com